تصور کنید در حال جستجوی یک نرمافزار ساده برای تبدیل عکس به PDF هستید. با کلی بررسی و مقایسه بین سایتها، در نهایت به حرف دوستتان اعتماد میکنید که تجربهی خوبی از یک سایت داشته است. چرا؟ چون اعتماد در ارتباط انسانی، قدرتمندتر از هر تبلیغی است. همین اتفاق ساده، نمونهای واضح از بازاریابی دهان به دهان است؛ یعنی زمانیکه افراد به دلیل تجربهای خوب، دربارهی یک برند یا محصول با دیگران صحبت میکنند و همین صحبت، دیگران را ترغیب به امتحان کردن آن محصول میکند.
در دنیای دیجیتال امروزی، که بمباران تبلیغاتی ذهنها را اشباع کرده، این نوع بازاریابی (WOM) هنوز هم مانند یک توصیهی ارزشمند از طرف یک دوست عمل میکند. اگر میخواهید بدانید چگونه میتوان از بازاریابی کلامی برای جذب مخاطب بهره برد، چه برندهایی در ایران در این زمینه موفق بودهاند و چطور میتوان از این نوع بازاریابی برونگرا در شبکههای اجتماعی بهره گرفت، در ادامه مسیر همراه ویرا باشید.
بازاریابی دهان به دهان (Word Of Mouth) چیست؟
وقتی فردی تجربهی مثبتی از یک محصول یا خدمت را با دیگران به اشتراک میگذارد، نوعی از انتقال ارزش اتفاق میافتد که پایهاش اعتماد و احساس رضایت است. به این فرآیند انسانی و طبیعی، بازاریابی دهان به دهان گفته میشود. برخلاف روشهای تبلیغاتی که برندها خود را مستقیماً معرفی میکنند، این سبک از بازاریابی مبتنی بر گفتوگوهای روزمره میان مردم است؛ گفتوگوهایی که بیهیچ هزینهای، قدرتی فوقالعاده در تغییر تصمیم دیگران دارند.
بازاریابی کلامی معمولاً از تجربهی مشتریان راضی آغاز میشود. رضایت آنها باعث میشود که دربارهی محصول با دوستان، خانواده یا حتی در شبکههای اجتماعی صحبت کنند. این روند، اگر بهدرستی مدیریت شود، میتواند به یک زنجیرهی بلند از اعتماد و معرفی منجر شود که بازخوردی بسیار بهتر از روشهای سنتی دارد.
در دنیای امروز، برندها برای بهرهبردن از تبلیغات دهان به دهان تلاش میکنند محیطی فراهم کنند که کاربران احساس خاص بودن داشته باشند. استفاده از تکنیکهای خلاقانه مثل بازاریابی چریکی یا تکیه بر احساسات از طریق بازاریابی عصبی میتواند تعامل بیشتری با کاربران ایجاد کند.
نکته مهم در این نوع تعامل آن است که همهچیز از درون مخاطب آغاز میشود؛ یعنی بدون اجبار، بدون هزینه، و با قدرتی که از اعتماد سرچشمه میگیرد. همین ویژگی است که بازاریابی دهان به دهان را متمایز و اثربخش کرده است.
بازاریابی دهان به دهان را میتوان به دو نوع تقسیم کرد:
- فعال (Planned WOM): که برندها با طراحی کمپینهایی خاص تلاش میکنند گفتگو ایجاد کنند.
- غیرفعال (Organic WOM): زمانیکه کاربران به صورت طبیعی دربارهی یک برند صحبت میکنند.
مدلهای بازاریابی دهان به دهان
درک مدلهای مختلف بازاریابی دهان به دهان به کسبوکارها کمک میکند تا استراتژیهای مؤثرتری طراحی کنند. این مدلها شامل:
- مدل تأثیرگذاری ارگانیک درونمصرفی: در این مدل، مصرفکنندگان بهصورت طبیعی و بدون دخالت مستقیم برند، تجربیات خود را با دیگران به اشتراک میگذارند. این نوع از بازاریابی زمانی اتفاق میافتد که محصول یا خدمت بهقدری رضایتبخش باشد که مشتریان خود بهخود دربارهی آن صحبت کنند.
- مدل تأثیرگذاری بازاریاب خطی: در این مدل، برندها با استفاده از استراتژیهای خاص، مانند ارائهی تخفیف یا هدایا، مشتریان را تشویق میکنند تا محصولات یا خدمات را به دیگران معرفی کنند. این روش بهصورت مستقیم توسط بازاریابان هدایت میشود.
- مدل شبکهی همسازی: در این مدل، برندها با استفاده از شبکههای اجتماعی و ابزارهای دیجیتال، گفتوگوها را مدیریت و تقویت میکنند. این روش شامل بذرپاشی محتوا (Seeding) و ایجاد کمپینهای تعاملی برای افزایش مشارکت کاربران است.
درک و استفادهی صحیح از این مدلها میتواند به برندها کمک کند تا گفتوگوهای مثبت را تقویت کرده و از تأثیرات منفی جلوگیری کنند.
استراتژیهای موفق در بازاریابی دهان به دهان
در دنیایی که کاربران هر روز با هزاران پیام تبلیغاتی مواجهاند، ایجاد ارتباطی واقعی و انسانی میتواند بیشترین تأثیر را داشته باشد. یکی از مؤثرترین راهها برای رسیدن به این هدف، استفاده از استراتژیهای موفق در بازاریابی دهان به دهان است؛ رویکردی که به جای فریاد زدن، شنیده شدن را انتخاب میکند.
اولین گام در این مسیر، خلق تجربهای منحصربهفرد برای مشتریان است. وقتی یک کاربر از یک محصول یا خدمت رضایت کامل داشته باشد، بهصورت طبیعی تمایل دارد آن را به دیگران معرفی کند. این تجربه میتواند نتیجهی کیفیت بالا، پشتیبانی مناسب یا حتی ارتباط انسانی و محترمانه با مشتری باشد.
دومین استراتژی، تسهیل گفتوگو است. برندهایی که فضای مناسبی برای تعامل فراهم میکنند – مثلاً با ایجاد بخش نظرات، نظرسنجی یا حتی دعوت مستقیم به اشتراکگذاری تجربه – بهتر میتوانند بازاریابی دهان به دهان را هدایت کنند. این امر بهویژه در فضای شبکههای اجتماعی اهمیت بیشتری دارد، چراکه تعاملات کاربران قابل مشاهده و اثرگذارند.
یکی دیگر از تکنیکهای کاربردی، استفاده از داستانهای واقعی کاربران است. این کار با تکیه بر پرسونا مخاطب، احساس همدلی و اعتماد را افزایش میدهد. همچنین بهرهگیری از کانالهایی مانند ایمیل مارکتینگ برای یادآوری تجربههای مثبت، میتواند جریان گفتوگو را زنده نگه دارد.
در نهایت، برندهایی که به جای تمرکز بر تبلیغات تکراری، بر خلق ارزش و ارتباط احساسی سرمایهگذاری میکنند، بهمراتب موفقتر خواهند بود. این نگاه از دل مدلهایی مانند آمیخته بازاریابی 4p و پرفورمنس مارکتینگ بیرون میآید، جایی که تجربهی مشتری مهمتر از فریب تبلیغاتی است. چنین استراتژیهایی، پایههای یک بازاریابی دهان به دهان ماندگار و قدرتمند را میسازند.
مراحل بازاریابی دهان به دهان (Word of Mouth)
برای بهرهبرداری مؤثر از بازاریابی دهان به دهان (Word of Mouth)، لازم است مراحل مشخصی طی شود که هر کدام نقش مهمی در شکلگیری و گسترش گفتوگوهای مثبت پیرامون برند دارند. در ادامه، به مهمترین مراحل این فرآیند اشاره میکنیم:
1 . شناسایی دقیق نیاز مخاطب
نقطه شروع، درک عمیق از نیازهای کاربران است. با کمک تحقیقات بازار و تحلیل دادهها، میتوان دریافت مخاطب واقعاً چه میخواهد و چه عواملی باعث رضایت یا نارضایتی او میشود.
2 . طراحی تجربه منحصربهفرد
مشتریان تنها زمانی دربارهی برندی صحبت میکنند که تجربهای خاص یا شگفتانگیز داشته باشند. توجه به جزئیات خدمات، پاسخگویی حرفهای، و حتی بستهبندی خلاق میتواند آغاز یک تعامل موفق باشد.
3 . هدفگیری بر اساس مدل STP
درک درست از اینکه بازار چگونه بخشبندی میشود (stp چیست) و کدام گروه مشتری بیشترین همخوانی را با برند دارد، در هدایت گفتوگوها تأثیر زیادی دارد. این مدل، انتخاب مخاطب مناسب و جایگاهسازی صحیح را امکانپذیر میکند.
4 . ایجاد انگیزه برای اشتراکگذاری
برند باید مسیر بیان تجربه را ساده کند. استفاده از کمپینهای دعوت به اشتراک، ارائهی تخفیف، یا حتی ایجاد انگیزه احساسی، کاربران را به گفتوگو ترغیب میکند.
5 . پایش و اندازهگیری تأثیرگذاری
با ابزارهای پرفورمنس مارکتینگ و تحلیل بازخوردها میتوان تأثیر گفتوگوهای شکلگرفته را بررسی کرد. این اطلاعات به بهینهسازی استراتژیهای بعدی کمک میکند.
6 . حفظ تعاملات بلندمدت
رابطه با مشتری تنها نباید به یک خرید ختم شود. استفاده از ایمیل مارکتینگ، ارتباط انسانی و یادآوری تجربه، باعث تداوم تعامل و تقویت بازاریابی دهان به دهان خواهد شد.
بازاریابی دهان به دهان در شبکههای اجتماعی چگونه است؟
در دنیای امروز، جایی که کاربران ساعتها در شبکههای اجتماعی وقت میگذرانند، تعاملات انسانی بیش از هر زمان دیگری در فضای آنلاین شکل میگیرد. همین واقعیت باعث شده بازاریابی دهان به دهان در شبکههای اجتماعی به یکی از قدرتمندترین ابزارهای رشد برندها تبدیل شود.
برخلاف گذشته که گفتوگوهای دهان به دهان محدود به جمعهای دوستانه یا خانوادگی بود، امروزه یک نظر مثبت در اینستاگرام یا توییتر میتواند هزاران کاربر را تحت تأثیر قرار دهد. این تحول، فرصتی طلایی برای کسبوکارهاست تا با طراحی تجربهای متمایز، کاربران را به اشتراکگذاری داوطلبانه تشویق کنند.
برندهایی که از مدلهایی مثل نیچ مارکتینگ استفاده میکنند و گروه خاصی از مخاطبان را هدف میگیرند، معمولاً موفقترند. زیرا در جوامع کوچک، پیامها سریعتر پخش میشوند و میزان اعتماد بالاتر است. این کسبوکارها به جای اتکای صرف بر تبلیغات، روی کیفیت تعاملات تمرکز میکنند.
یکی از راهکارهای مؤثر، ایجاد محتواهایی قابل اشتراک و واکنشبرانگیز است. محتوای بصری جذاب، داستانهای واقعی کاربران، یا حتی چالشهای سرگرمکننده میتوانند کاربران را وارد گفتوگو کنند. این همان جایی است که مفاهیمی مانند بازاریابی ویروسی یا بازاریابی چریکی معنا پیدا میکنند.
برندها همچنین میتوانند از تبلیغات پیامکی برای یادآوری تجربیات مثبت یا پیشنهادات خاص استفاده کنند و با هدایت کاربران به صفحات اجتماعی، جریان گفتوگو را تقویت کنند. همهی این موارد زمانی مؤثر خواهند بود که شناخت دقیق از پرسونا مخاطب وجود داشته باشد و هر تعامل بر پایهی ارزش واقعی شکل بگیرد.
در نهایت، بازاریابی دهان به دهان در شبکههای اجتماعی همان هنر تبدیل کاربران عادی به سفیران برند است؛ با احترام، صداقت و تجربهای که ارزش اشتراکگذاری دارد.
بازاریابی Word of Mouth و بازاریابی ارجاعی چه تفاوتی با هم دارند؟
اگرچه هر دو روش بر پایهی معرفی محصول یا خدمت توسط کاربران استوار هستند، اما تفاوتهای اساسی میان بازاریابی دهان به دهان (Word of Mouth) و بازاریابی ارجاعی (Referral Marketing) وجود دارد که درک آنها برای طراحی یک استراتژی مؤثر ضروری است.
بازاریابی دهان به دهان زمانی اتفاق میافتد که فردی بدون دریافت پاداش یا مشوق خاصی، تجربهی خود را با دیگران به اشتراک میگذارد. این نوع بازاریابی کاملاً طبیعی و خودجوش است و بیشتر بر پایهی رضایت شخصی، هیجان ناشی از تجربه یا احساس تعلق به برند شکل میگیرد. افراد در این نوع ارتباط، برند را به عنوان بخشی از سبک زندگی خود میدانند و صحبت دربارهی آن، ناشی از احساس واقعی و مثبت آنهاست. قدرت این سبک در اعتبار بالاییست که از نظر مخاطب دارد؛ زیرا گفتوگوها از دل تجربیات انسانی نشأت میگیرند و اغلب خالص و بیطرفانهاند.
در مقابل، بازاریابی ارجاعی ساختاریافتهتر است. در این مدل، برند به مشتریان پاداشی در قبال معرفی دیگران ارائه میدهد. این پاداش میتواند به شکل تخفیف، اعتبار حساب، یا هدیهای خاص باشد. این سیستم بیشتر در پلتفرمهای دیجیتال مانند فروشگاههای اینترنتی، اپلیکیشنها و خدمات آنلاین دیده میشود. برخلاف بازاریابی کلامی که رفتار داوطلبانه و بدون هدایت برند دارد، در بازاریابی ارجاعی مسیر ارتباط، توسط برند طراحی و مدیریت میشود.
از نظر اثربخشی، هر دو روش میتوانند بسیار کارآمد باشند؛ اما انتخاب بین آنها به نوع کسبوکار، نوع مخاطب و هدف استراتژیک بستگی دارد. برای مثال، کسبوکارهایی که بر اساس پرفورمنس مارکتینگ فعالیت میکنند، ممکن است بهطور همزمان از هر دو روش استفاده کنند تا هم تعامل ارگانیک ایجاد شود، هم نرخ جذب مشتریان جدید افزایش یابد.
ترکیب هوشمندانهی این دو نوع بازاریابی دهان به دهان میتواند منجر به ایجاد چرخهای پایدار از اعتماد، تعامل و رشد طبیعی شود؛ مشروط به آنکه ارزش واقعی به مخاطب ارائه شود و صرفاً به مشوقهای مالی تکیه نشود.
ویژگیها |
بازاریابی دهان به دهان |
بازاریابی ارجاعی |
نوع تعامل |
طبیعی و بدون انگیزه مالی |
همراه با پاداش و تشویق |
سرعت گسترش |
بالا (در صورت رضایت بالا) |
بالا (در صورت جذابیت پاداش) |
قابل اندازهگیری بودن |
سختتر |
آسانتر |
کنترل توسط برند |
محدود |
قابل طراحی و مدیریت |
مزایای تبلیغات دهان به دهان (WOM)
در دنیای پر از تبلیغات پرزرقوبرق، آنچه بیش از همه تأثیرگذار است، یک جملهی ساده از زبان یک دوست یا همکار است: «من از این محصول استفاده کردم، عالی بود.» این جمله کوتاه، پایه و اساس تبلیغات دهان به دهان (WOM) را شکل میدهد؛ روشی طبیعی، انسانی و اثربخش که مزایای قابلتوجهی برای کسبوکارها به همراه دارد.
یکی از مهمترین مزایا، افزایش اعتماد مخاطب است. کاربران به حرف اطرافیان بیشتر از پیامهای تبلیغاتی برندها اعتماد دارند. به همین دلیل، تأثیر یک توصیه صادقانه معمولاً چند برابر یک تبلیغ پرهزینه است. طبق آمار منتشرشده در سال ۲۰۲۴، بیش از ۹۰٪ مصرفکنندگان پیش از خرید، نظرات دیگران را بررسی میکنند و این رفتار، نقش کلیدی بازاریابی دهان به دهان را نشان میدهد.
از دیگر مزایا، کاهش هزینههای تبلیغات مستقیم است. وقتی مشتریان از برند راضی باشند و آن را به دیگران معرفی کنند، عملاً شما یک تیم فروش غیررسمی اما وفادار خواهید داشت، بدون نیاز به پرداختهای تبلیغاتی سنگین.
همچنین، این روش باعث افزایش وفاداری مشتریان میشود. افرادی که برند شما را معرفی میکنند، معمولاً احساس تعلق بیشتری به آن دارند و احتمال بازگشت آنها برای خریدهای بعدی بیشتر است. این ارتباط احساسی، همان چیزی است که در مدلهای موفق دیجیتال مارکتینگ، بازاریابی عصبی و حتی قیف بازاریابی مورد تأکید قرار میگیرد.
در نهایت، تبلیغات دهان به دهان به ایجاد تصویری مثبت، انسانی و معتبر از برند کمک میکند. این نوع تبلیغات نهتنها بر ذهن مخاطب، بلکه بر احساسات او نیز اثر میگذارد؛ چیزی که با هیچ کمپین سنتی نمیتوان به آن دست یافت.
معایب تبلیغات دهان به دهان (WOM)
با وجود تمام مزایای ارزشمند، تبلیغات دهان به دهان (WOM) نیز بدون چالش نیست. این روش، هرچند انسانی و مؤثر است، اما در برخی موارد میتواند پیامدهایی منفی برای برندها به همراه داشته باشد؛ بهویژه زمانی که مدیریت درستی بر تعاملات صورت نگیرد یا تجربهی کاربر منفی باشد.
یکی از اصلیترین معایب، کنترلناپذیری جریان محتواست. برخلاف تبلیغات کلاسیک که پیام توسط برند طراحی میشود، در بازاریابی دهان به دهان پیام از سوی مخاطب شکل میگیرد. اگر تجربهی کاربری منفی باشد، همان مخاطب ممکن است احساسات منفی خود را در شبکههای اجتماعی یا در گفتوگو با اطرافیان بیان کند. این بازخوردهای منفی میتوانند بهسرعت در فضای آنلاین پخش شوند، بهویژه اگر برند از ابزارهایی مثل پرفورمنس مارکتینگ برای پایش آن استفاده نکند.
مسئلهی دیگر، سنجش دشوار اثربخشی است. در بسیاری موارد، نمیتوان بهصورت دقیق اندازهگیری کرد که کدام گفتوگو یا معرفی، منجر به خرید شده است. این چالش باعث میشود برندها در تدوین برنامههای هدفمند دچار مشکل شوند، مگر اینکه از تکنیکهای ترکیبی مانند تحقیقات بازار، ایمیل مارکتینگ یا نظرسنجیهای هوشمندانه بهره ببرند.
همچنین، در برخی موارد، پیام منتقلشده ممکن است تحریف شود. کاربری که تجربهای ناقص یا اشتباه داشته، ممکن است اطلاعات نادرستی را به دیگران منتقل کند و باعث کاهش اعتماد شود. این موضوع در مواقعی رخ میدهد که محصول پیچیده است یا برند در توضیح خدمات خود شفاف عمل نکرده است.
در نهایت، یکی دیگر از معایب بالقوه، زمانبر بودن این نوع تبلیغات است. برخلاف تبلیغات پیامکی یا بازاریابی تلفنی که بازدهی سریعتری دارند، WOM به شکل تدریجی رشد میکند و نتایج آن ممکن است در بازههای زمانی بلندمدت قابل مشاهده باشد.
به همین دلیل، برندهایی که قصد بهرهگیری از این روش را دارند، باید علاوه بر کیفیت خدمات، برنامهای برای مدیریت واکنشها و تعاملات اجتماعی داشته باشند تا از ریسکهای احتمالی جلوگیری شود.
نقش اینفلوئنسر مارکتینگ در تقویت بازاریابی دهان به دهان دیجیتال
اینفلوئنسر مارکتینگ بهعنوان یکی از زیرشاخههای بازاریابی دهان به دهان دیجیتال، نقش مهمی در افزایش آگاهی از برند و ایجاد اعتماد در میان مخاطبان دارد. در این روش، برندها با همکاری با افراد تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی، پیام خود را بهصورت غیرمستقیم و از طریق تجربهی شخصی این افراد به مخاطبان منتقل میکنند.
مزایای استفاده از اینفلوئنسر مارکتینگ در بازاریابی دهان به دهان عبارتند از:
- افزایش دسترسی به مخاطبان هدف: اینفلوئنسرها دارای دنبالکنندگان وفاداری هستند که به توصیههای آنها اعتماد دارند.
- ایجاد محتوای معتبر و قابل اعتماد: محتوای تولیدشده توسط اینفلوئنسرها معمولاً بهصورت تجربی و واقعی است که باعث افزایش اعتماد مخاطبان میشود.
- افزایش تعامل و مشارکت کاربران: محتوای اینفلوئنسرها معمولاً باعث افزایش تعامل کاربران با برند میشود که به گسترش بیشتر پیام برند کمک میکند.
با توجه به تأثیر بالای اینفلوئنسر مارکتینگ در بازاریابی دهان به دهان دیجیتال، برندها میتوانند با انتخاب اینفلوئنسرهای مناسب و طراحی کمپینهای خلاقانه، اثربخشی استراتژیهای بازاریابی خود را افزایش دهند.
نمونههای موفق بازاریابی دهان به دهان ایرانی
در سالهای اخیر، بسیاری از برندهای ایرانی توانستهاند با خلق تجربهای متمایز و تمرکز بر ارتباط انسانی، از بازاریابی دهان به دهان بهرهمند شوند. در ادامه، به چند نمونه موفق از برندهای ایرانی اشاره میکنیم که توانستهاند گفتوگوهای مثبتی میان کاربران ایجاد کنند:
دیجیکالا
تجربهی کاربری ساده، تنوع بالای محصولات، و پشتیبانی مؤثر باعث شده کاربران این فروشگاه اینترنتی را به دیگران معرفی کنند. بسیاری از خریدهای جدید، نه به واسطهی تبلیغات بلکه به دلیل توصیهی دیگران انجام میشود.
اسنپ
مدل جذب کاربر از طریق دعوت دوستان و تخفیفهای مشترک، نمونهای از ترکیب بازاریابی دهان به دهان و بازاریابی ارجاعی است. استفاده آسان از اپلیکیشن و پوشش گسترده خدمات، دلیلی است که کاربران آن را به دیگران توصیه میکنند.
کافهبازار
این مارکت اندرویدی با طراحی ساده و محتوای بومی، توانسته اعتماد کاربران ایرانی را جلب کند. پایداری سرویس و بهروزرسانیهای منظم، باعث گفتوگوهای مثبت دربارهی آن در میان توسعهدهندگان و کاربران شده است.
کاله
این برند قدیمی ایرانی با کیفیت محصولات، تنوع بالا، و حضور فعال در رسانهها و شبکههای اجتماعی توانسته جایگاه ویژهای میان مخاطبان پیدا کند. بسیاری از مصرفکنندگان محصولات کاله را به دلیل طعم، بستهبندی و تجربهی مصرف مطلوب به دیگران پیشنهاد میدهند. کمپینهایی مانند معرفی ماست ایسلندی یا لبنیات پروبیوتیک نیز نمونهای از بازاریابی دهان به دهان موفق در این برند هستند.
ویرا
این برند با ارائهی خدمات دیجیتال کاربرمحور، تجربهای ساده و کارآمد برای مخاطبان خود ایجاد کرده است. کاربران پس از استفاده، خدمات را با دیگران به اشتراک میگذارند. این رویکرد، نمونهای واقعی از بازاریابی دهان به دهان مؤثر و پایدار در حوزهی آنلاین محسوب میشود.
چگونه ابزارهای دیجیتال بازاریابی دهان به دهان را تقویت میکنند؟
در دنیای مدرن، تنها ایجاد تجربهی مثبت کافی نیست؛ برندها باید بتوانند این تجربه را بهشکلی هدفمند به دیگران منتقل کنند. اینجاست که ابزارهای دیجیتال نقش کلیدی ایفا میکنند. برای مثال، با تعریف دقیق پرسونا، میتوان پیام درست را به مخاطب درست رساند؛ در نتیجه احتمال اشتراکگذاری تجربهها افزایش مییابد. همچنین استفاده از ایمیل مارکتینگ بهعنوان کانالی مستقیم، امکان بازنشر تجربههای مثبت، دعوت به مشارکت و حتی ارائهی پیشنهادات اختصاصی به مشتریان وفادار را فراهم میکند.
از طرف دیگر، بهرهگیری از خدمات سئو به دیده شدن تجربههای کاربران در نتایج جستوجوی گوگل کمک میکند؛ تجربههایی که اغلب توسط دیگران خوانده و مورد اعتماد قرار میگیرند. خدمات گوگل ادز نیز میتواند به ترویج محتوای تولیدشده توسط کاربران و انتقال آن به مخاطبان جدید کمک کند.
در کنار این ابزارها، استفاده از رویکردهایی مانند هک رشد با تمرکز بر رشد سریع و کمهزینه، امکان گسترش خودجوش پیام برند را فراهم میسازد. برای هدایت این مسیر، آگاهی از اینکه قیف بازاریابی چیست نیز ضروری است؛ چرا که میتوان با تحلیل دقیق سفر مشتری، نقطهی مناسب برای تشویق به اشتراکگذاری را شناسایی کرد.
پرسشهای پرتکرار (FAQs)
۱. آیا بازاریابی دهان به دهان جایگزین تبلیغات سنتی شده است؟
خیر، اما میتواند مکمل بسیار قدرتمندی برای آن باشد.
۲. چه کسبوکارهایی بیشترین سود را از این روش میبرند؟
کسبوکارهایی که کیفیت بالایی دارند و مخاطبمحور هستند.
۳. چطور میتوان بازاریابی دهان به دهان را آغاز کرد؟
با ایجاد تجربهای مثبت، سپس تشویق کاربران به اشتراکگذاری آن.
۴. نقش شبکههای اجتماعی در این نوع بازاریابی چیست؟
شبکههای اجتماعی بستری برای گسترش سریع گفتگوها هستند.
۵. آیا این روش فقط برای برندهای بزرگ مؤثر است؟
خیر، حتی کسبوکارهای کوچک نیز میتوانند از آن بهرهمند شوند.